سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال نجمه مادر حضرت قاسم علیه السلام

شاعر : قاسم نعمتی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

سینه ات را مــادرانه هر نفس بوسیده ام            گیــسوان عـنـبـرین را به هــم تــابیده ام

سیزده سال است پای هر مناجات سحــر            عطر و بوی مجتبی را از لبت بوئیده ام


با نیــابت از پــدر هــمــراه عمـه زینبت            من به دست خود کفن بر پیکرت پوشیده ام

بعد از آن تشـیـیـع غــم بـار امام مجـتـبـی             با صدای هلهله عمری به خود لرزیده ام

استخوانهای تنت با خاک صحرا شد یکی           ای گل یاس میان خاک و خون غلطیده ام!

تار می بینم ز بس منزل به منزل در پیت           دست های پینه دارم را به سر کوبیده ام

هر دمی شد راس تو با محمل من رو به رو          خون تازه از سرم میریخت روی دیده ام

نقد و بررسی

بیت زیر دارای ایراد محتوایی است و به نوعی ذم اهل بیت است لذا تغییر داده شد



در  پی آن آبرو ریــزی تشــیــیع حسن             با صدای هلهله عمری به خود لرزیده ام



بیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد، ضمناً موضوع زیر سم اسب ماندن بدن حضرت قاسم اشتباه برداشت از روایت تاریخی است؛ زیرا همانگونه که آیت الله شعرانی در ترجمه نفس المهموم، آیت الله‌ اشراقی در اربعین الحسینیه و محققین مقتل جامع تأکید می‌کنند کسانی همچون علاّمه مجلسی که نوشته‌اند بدن حضرت قاسم پایمال سُم اسب شد، در ترجمه تاریخ الامم والملوک ( تاریخ طبری ) اشتباه کرده‌اند زیرا ضمیر ذکر شده در تاریخ الامم و الملوک به عَمْرُو بْنِ سَعْدِ اَزْدِي برمی‌گردد نه حضرت قاسم؛ زیرا در ادامۀ همین گزارش نوشته شده است اسبها بدن او را پایمال کردند تا مُرد؛ هنگامی که گردوغبار فرو نشست دیدند امام حسین علیه السلام بالای سر قاسم نشسته و قاسم پاهای خود را به زمین می‌کشد. این جمله نشانگر زنده بودن حضرت قاسم است در صورتیکه متن روایت گوید کسی که بدنش پایمال سُم اسبها شد در همان لحظه مُرده است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



تا که دیدم جای نعل اسب روی صورتت           دست بر گیسو به دور پیکرت چرخیده ام



از  قیــاس تکه های پیکــر تو با حسیـن           فرق نعـل کهنه را با نعل تــازه دیــده ام